سپهر

نه شب توی یک پارک ، نزدیک نیمه ی مهر
یکی صدام می زنه ، یه دوست به اسم سپهر
بم گفت آهای خواننده ، تو زیادی تند می گی
حرفای پیچیده رو داری خیلی رند می گی
تو کی موسیقی خوندی ، تو از شعر چی می دونی
تو رشته ات این نبوده ، به علمت مدیونی
همون شب ساعت یک ، به حرفاش فکر می کردم
تو گردشگر گوگل ، اسممو چک می کردم
یه سایت ازم نوشته ، فلانی سرش گرمه
به کارایی که می گن واسه اون جا یه شرمه

نوشتم تو اون وبلاگ از قول یک غریبه
ممنون از اخبارتون ، فقط یه چیز عجیبه
ای حامیان هنر ، ای وب نویس خلاق
فلانی یه خواننده است یا یه الگوی اخلاق
تشدید شایعاتو بهش می گن زرنگی
تا امروز فکر می کردم مروج فرهنگی
پیش از نوشتن از یک خواننده یا یه شاعر
دست کم یه شعرشو بفهم جناب ناشر

هیچکی تشخیص نمی ده ، نابغه یا کلاشی
شهرت یه اشتراکه ، چه حرفه ای ، چه ناشی
برای تو مهم نیست که به چی مشهور باشی
شهرت فقط همینه که ورد زبونا شی
شعور لباس بپوشی ، احمق باشی یواشی
طلا تظاهر کنی ، مس از درون بپاشی

دیگه خواننده نیستم ، سپهر تو بد نمی گی
دیگه شرمنده نیستم ، تو کفشم نیست هیچ ریگی
خداحافظ موسیقی ، خداحافظ ترانه
خداحافظ کیمیا ، رویای مس گرانه
وقتی همه مس می خوان ، مس عنصر برتره
طلا هم زنگ می زنه ، این قانون باوره
کیمیا فاسد می شه، کیمیاگر پیر می شه
پرنده ها می خزن ، ماده شیر اسیر می شه
از خودم این سوالو پرسیدم تا صبح اون شب
حتی بعد از اون گاهی می پرسمش زیر لب
تو هم یه بار مثل من ، یه روز از روزای مهر
یکی از سوالا رو بپرس از خودت سپهر



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: اشعار ، ،

تاريخ : چهار شنبه 13 دی 1391 | 3:20 بعد از ظهر | نویسنده : روزبه رجبی |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.