متن آهنگ گمت کردم شادمهر عقیلی
♫♫♫
کجای لحظه هامی تو
که هر جارو بگی گشتم
به جای زندگی کردن
پی دیوونگی گشتم ، پی دیوونگی گشتم
نگو دل کندن آسونه
که من اصلا نمیتونم
اگه حالم رو میپپرسی
جوابش رو نمیدونم ، جوابش رو نمیدونم
کجای زندگیمی تو که من میگردم و نیستی
یه روزی مطمئن بودم پای حرفات وایمیستی
پای حرفات وایمیستی..
تو هر جارو بگی گشتم که شاید باز پیدا شی
به عشقت زنده موندم کاش هنوزم عاشقم باشی
هنوزم عاشقم باشی
هنوزم عاشقم باشی
♫♫♫
من از وقتی گمت کردم شب و روزم زمستونه
هوای هر جا صاف باشه هوای خونه بارونه
هوای خونه بارونه
من از وقتی گمت کردم تمام رویاهام گم شد
تو چی میدونی از اونی که قصش حرف مردم شد
که قصش حرف مردم شد
کجای زندگیمی تو که من میگردم و نیستی
یه روزی مطمئن بودم پای حرفات وایمیستی
پای حرفات وایمیستی..
تو هر جارو بگی گشتم که شاید باز پیدا شی
به عشقت زنده موندم کاش هنوزم عاشقم باشی
هنوزم عاشقم باشی
هنوزم عاشقم باشی..
ترانه سرا : مهدی ایوبی
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
اینم یه شعر خطاب به اساتید محترم:
گفتم غمم فزون است
گفتا ز من چه آید
گفتم که نمره ام ده
گفتا ز من نیاید
گفتم که نمره دادن بسیار سهل آید
گفتا ز ما اساتید این کار کمتر آید
گفتم کرم نمایید من را کنید شما شاد
گفتا که خوش خیالی کی وقت آن بیاید
گفتم که نمره ی هفت بدبخت عالمم کرد
گفتا اگر بدانی آن هم زیادت آید
گفتم خوشا دهی که دست شمادهد آن
گفتا تو کوششی کن کو وقت آن بر آید
گفتم دل رحیمت کی قصد رحم دارد
گفتا نگوی با کس تا وقت آن بر آید
گفتم زمان تحصیل دیدی که چون سرآید
گفتا خموش جانم ازدست من چه آید.........
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
مردم اجزاء روحمو ارزون به تاراج میبرن
تو آخرین سال دنیا
سه روز خوشبختی میخرن
فقط تماشا میکنم
انگار برام هیچ مهم نیس
به تدریج تبدیل شدم به یک بیمار پستمدرنیسم
حس چیزایی که میگم تو هیچ جای صورتم نیس
حتا افکارم شبیه فِرِمهای حرکتم نیست
تأثر مرمدمو با سر تایید میکنم
واکنش عاطفی اونها رو تقلید میکنم
به باغ وحش باورم صبحها گوشت خام میبرم
برای برگشتن به شهر اسلحه و دام میخرم
مردم در پِیِ توسعه
و من افول میکنم
مردم چیزای بد میخوان و من قبول میکنم
تو رو اضافه میکنن به جشن قهرمانانه
شب ها تو رو خط میزنن از لیستهای محرمانه
مردم نبوغ میخرن و احتکار میکنن
با ایدههای تو ولی، مردمچه کار میکنن
برایِ منِ خوب از دور
هورا چه راحت میکشن
مردم تو رو نزدیک میخوان تا به کثافت بکشن
مردم تحمیل میکنن
هوا نیاز فوری نیست
مردم توجیه میکنن و میگن اینکه طوری نیست
برایِ منِ خوب از دور
هورا چه راحت میکشن
مردم تو رو نزدیک میخوان
تا به کثافت بکشن
مردم برای خودکشی یک ابتکار میکنن
با پیشگیری از زندگی
مردم چه کار میکنن
مردم نبوغ میخرن و احتکار میکنن
با ایدههای تو ولی مردم چه کار میکنن
برایِ منِ خوب از دور
هورا چه راحت میکشن
مردم تو رو نزدیک میخوان تا به کثافت بکشن
حس چیزایی که میگم تو هیچ جای صورتم نیس
حتا افکارم شبیه فِرِمهای حرکتم نیست
تأثر مرمدمو با سر تایید میکنم
واکنش عاطفی اونها رو تقلید میکنم
به باغ وحش باورم صبحها گوشت خام میبرم
برای برگشتن به شهر اسلحه و دام میخرم
مردم در پِیِ توسعه
و من افول میکنم
مردم چیزای بد میخوان و من ...
مردم نبوغ میخرن و احتکار میکنن
با ایدههای تو ولی مردم چه کار میکنن
برایِ منِ خوب از دور
هورا چه راحت میکشن
مردم تو رو نزدیک میخوان تا به کثافت بکشن
دوستان عزیز بعد خواندن و شتیدن آهنگ هرچه که برداشت کردید تو قسمت نظرات ابنویسید .
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
لطفا با آهنگ همزمان بخونید
اصلا تو حواست نیست من محو ِ تماشاتم
تو فکر ِ یکی دیگه من پایه قدم هاتم
تو را میری آهسته من پشت ِ سرت هستم
فکر ِ تورو میخونم محکم به تو چشم بستم
.
دنیات پر ِ احساس ِ اما واسه من جا نیست
صدبار منو میبینی اما حسی پیدا نیست
حتی تویه رویاتم انگار واسه.من جا نیست
صدبار منو میبینی اما حسی پیدا نیست
اصلا تو حواست نیست من محو ِ تماشاتم
تو فکر ِ یکی دیگه من پایه قدم هاتم
تو را میری آهسته من پشت ی سرت هستم
فکر ِتورو میخونم محکم به تو چشم بستم
دنیات پر ِ احساس ِ اما واسه من جا نیست
صدبار منو میبینی اما حسی پیدا نیست
حتی تویه رویاتم انگار واسه من جا نیست
صدبار منو میبینی اما حسی پیدا نیست
اصلا تو حواست نیست من محو ِ تماشاتم
تو فکر ِ یکی دیگه من پایه قدم هاتم
دنیات پر ِ احساس ِ اما واسه من جا نیست
صدبار منو میبینی اما حسی پیدا نیست
حتی تویه رویاتم انگار واسه من جا نیست
صدبار منو میبینی اما حسی پیدا نیست
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
دوستان هوا سرد شده بیاید یه کم دور این آتیش زیبا بشینیم و با بیاد آوردن خاطرات خوبمون گرم بشیم.
آتش ای نور مقدس
تو از ارکان جهانی
با تو هستم با تو آتش
تو که نور جاودانی
تو مقدس و عزیزی
رحمت بارون رو داری
تویی از نژاد خورشید
نوک آسمون رو داری
آتش ای نور مقدس
آتش ای نور مقدس
خشم خشم تو اصیل
مثل خشم موج دریا
رقص تو ظریف و زیبا
به ظرافت یه رویا
تو با آب تو رفیق راهی
مثل خاک تو بی ریایی
مثل آب پاک و منزه
تو از اعجاز خدایی
آتش ای نور مقدس
آتش ای نور مقدس
تو بدیها را بسوزان
با تو هستم با تو آتش
مظهر غرور و قدرت
ای وجود پاک و بی غش
ای وجود پاک و بی غش
آتش ای نور مقدس
تو از ارکان جهانی
با تو هستم با تو آتش
تو که نور جاودانی
آتش ای نور مقدس
آتش ای نور مقدس
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
سخته درسم... رسیده وقت رفتن... به سر امتحانی که میدونم تهش ردم...
حس میکردم حرفای استاد با خرخوناشه... اونجا بود که فهمیدم این قصه اولاشه...
وقت امتحانو ریدنه به برگمه... و خودت میدونی که ریدم الکی جو نده...
حرفای خونوادمم که نمک زخممه... و تنها دلخوشیمم ترم های بعدمه..
او باز منمو حسرت یه نمره ی بیست... که استاد بنویسه توو گوشه ی لیست...
میدونی چندبار افتادم برای یه درس؟ بگذریم... دیگه بیست گرفتنشم برام مهم نیس...
تو که میدونستی دانشجویی ترم آخرتم... بگو بامن دیگه چرا ذ آخه نوکرتم...
از چی بگم برات ؟ انتظار داری چه چیزی از جیب من درآد؟ جز یه کاغذ سفید پاره؟
خب آره رفیق تقلب توشه ولی با خودکار سفید... تو هم مث منی کم درد نداری...
درد اصلیت اینه که علاقه ای به درسم نداری...
من کسی نیستم که بااین امتحانا دردم بگیره... ولی این نمره هارو کی میخواد گردن بگیره؟؟
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
یه تیر تو کلتم خونه کرده
مهم اصلا نیست کالیبره چنده
بگیر نشونه ترست و بگیر نوگ مگسک و به ترسات
بچکون ماشت و بگو خدا نگه دار
توی سینه من درد تلمبار من تو غرق موج جنجال
واژها واضحا نگو نه به ارزوها ت
اینجوری تمومه کارت روزها ت
ثانیه ثانیه ها تند تند میرن سمت فردا بازی میبیرم
ما امشب بیدار باید بمونیم وقت زیاده واسه خواب ما
یه تیر تو کلتم خونه کرده
مهم اصلا نیست کالیبره چنده
بگیر نشونه ترست و بگیر نوگ مگسک و به ترسات
بچکون ماشت و بگو خدا نگه دار
یه عمری ترسم پا به پام بود
تن من و مثل هیزوم میسوزوند
ولی تلافی کردیم اخر ما ادم روزای سختیم
یه تمدن رو قله ساختیم
بازی هرگز نباختییم با خوب بعد هرچی ساختیم
اماده دفاع نشستیم وطن هست که ما هستیم
یه تیر تو کلتم خونه کرده
اصلا مهم نیست کالیبره چنده
یزن توم قلب ترسات و
ب بگیر نوگ مگسک و به ترسات
بچکون ماشت و بگو خدا نگه دار
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز خاموش وملال انگیز بودم.
برگهای آرزوهایم , یکایک زرد می شد,
آفتاب دیدگانم سرد می شد,
آسمان سینه ام پر درد می شد
ناگهان توفان اندوهی به جانم چنگ می زد
اشک هایم همچو باران دامنم را رنگ می زد.
وه ... چه زیبا بود, اگر پاییز بودم,
وحشی و پر شور ورنگ آمیز بودم,
شاعری در چشم من میخواند ...شعری آسمانی
در کنارم قلب عاشق شعله می زد,
در شرار آتش دردی نهانی
نغمه ی من ...
همچو آواری نسیم پر شکسته
عطر غم می ریخت بر دلهای خسته.
پیش رویم :
چهره تلخ زمستان جوانی
پشت سر :
آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه ام :
منزلگه اندوه و درد وبد گمانی.
کاش چون پاییز بودم
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
تــو نگو که خیال محاله
رفتنت واسه این دل تنها
یه سوال ِ بی جواب ِ
مث خواب ِ یه عذاب ِ
نمیدونی چه تیره و تاره
حال قلبی که از تــو و دوریت
بی قراره بی قراره
نگو دیره که نمیره
آخرین نفسام ِ و بی تــو
دارم حس میکنم که میمیرم
لااقل بزار این دم آخر
از چشات همه چی رو بگیرم
توی ِ لحظه ی خسته ی دلخوشی
که توی بی نفسی من و می کشی
کاش بهم دل خستم و پس بدی
یا به قلب یخی تــو نفس بدی
همه باورم و ترسم از اینه
که بیاد روبروم و بشینه
غم و درد چشام و ببینه
بگه حال و روالش همینه
گاهی می گذرم از همه دوریم
مثل قایقی از دل دریا
که یه لحظه چشاتــو ببندی
یه لحظه چشاتــو ببندی
بخندی
بخندی
آخرین نفسام ِ و بی تــو
دارم حس میکنم که میمیرم
لااقل بزار این دم آخر
از چشات همه چی رو بگیرم
توی ِ لحظه ی خسته ی دلخوشی
که توی بی نفسی من و می کشی
کاش بهم دل خستم و پس بدی
یا به قلب یخی تــو نفس بدی
به قلب یخی تــو نفس بدی
برای دانلود کلیک راست کرده و گزینه SAVE LINK AS کلیک کنید
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
متن و ترجمه فارسی اهنگ Rolling In The Deep از Adele
————————————————
There’s a fire starting in my heart
تو قلبم یه اتیش شروع به شعله ور شدن می کنه
Reaching a fever pitch, it’s bringing me out the dark
به اوج تب میرسم….داره منو از تاریکی خارج می کنه
Finally I can see you crystal clear
در نهایت تو رو واضح می بینم
Go head and sell me out and I’ll lay your shit bare
شروع کن منو بفروش و من دست تو رو میکشم
See how I leave with every piece of you
ببین چطور ذره ذره ی وجودتو ترک می کنم
Don’t underestimate the things that I will do
کارایی که می خوام بکنم رو دست کم نگیر
There’s a fire starting in my heart
یه اتیش تو قلبم می سوزه
Reaching a fever pitch
منو به اوج تب میرسونه
And its bring me out the dark
و منو از تاریکی خارج می کنه
The scars of your love remind me of us
زخم های عشق تو منو به یاد خودمون می ندازه
They keep me thinking that we almost had it all
منو به فکر وا میدارن که ما تقریبا همه ی عشق رو داشتیم
The scars of your love they leave me breathless
زخمهای عشقت منو از نفس میندازن
I can’t help feeling
نمی تونم جلوی احساسمو بگیرم
We could have had it all
ما باید عاشق می موندیم
Rolling in the deep
دارم به اعماق می رم
You had my heart and soul
تو قلب و روح منو داشتی
And you played it
و تو به بازیش گرفتی
To the beat
تا به من غلبه کنی
Baby I have no story to be told
عزیزم زندگی من هیچ داستانی نداره که گفته بشه
But I’ve heard one of you
اما من یه داستان از تو شنیدم
And I’m gonna make your head burn
و من کاری می کنم که بسوزی
Think of me in the depths of your despair
وقتی که در اعماق حسرت و ناامیدی به من فکر می کنی
Making a home down there
و وقتی داری تو حسرتهات آشیانه میسازی
It Reminds you of the home we shared
یاد خونه ای میفتی که با هم توش زندگی می کردیم
The scars of your love remind me of us
زخم های عشق تو منو به یاد خودمون می ندازه
They keep me thinking that we almost had it all
منو به فکر وا میدارن که ما تقریبا همه ی عشق رو داشتیم
The scars of your love they leave me breathless
زخمهای عشقت منو از نفس میندازن
I can’t help feeling
نمی تونم جلوی احساسمو بگیرم
We could have had it all
ما باید عاشق می موندیم
Rolling in the deep
دارم به اعماق می رم
You had my heart and soul
تو قلب و روح منو داشتی
And you played it
و تو به بازیش گرفتی
To the beat
تا به من غلبه کنی
Throw your soul through every open door
روحتو به سمت هر در بازی که می بینی پرتاب کن
Count your blessings to find what you look for
نعمت هایی که داری رو بشمر تا بفهمی دنبال چی هستی
Turned my sorrow into treasured gold
غم هامو به یه طلای گرانبها تبدیل کردم
You pay me back in kind and reap just what you sow
تو داری تقاص پس میدی و هر چیزی که کاشتی رو الان برداشت می کنی
We could have had it all
ما باید عاشق می موندیم
We could have had it all
ما باید عاشق می موندیم
It all, it all it all
We could have had it all
ما باید عاشق می موندیم
Rolling in the deep
به اعماق می غلتم
You had my heart and soul
تو قلب و روح منو داشتی
And you played it
و تو به بازیش گرفتی
To the beat
تا منو شکست بدی
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
هواداره آبیا/دنباله مهدی کبریا
اینم اون کاری که میخوان/بهشون بگین بیاین
اس اسی،اس اسی دستا بالا/اس اسی دستا بالا
“اســــتقلال” قهرمان از قبل بوده و هست تا حالا
تیمه ما بالا میره/آره مثه پرنده اس
“اســـــتقلال” توی زمین،صددرصد برنده اس/صددرصد برنده اس
از تیمایه دیگه سرتری/قهرمانه لیگه برتری
بگو مگه میشه به تیمایه دیگه ببازی/
وقتی اسطوره ات هستش ناصر خان حجازی/ناصر خان حجازی
اس اسی،اس اسی دستا بالا/اس اسی دستا بالا
“اســــتقلال” قهرمان از قبل بوده و هست تا حالا
آبی تر از بارسلونا/خوش تکنیک و خوش تیپه تیمه آرسن لوپنا
فوتبال و کرده قبضه/سرتر از همه حریفاش/تو مستطیله سبزه
اس اسیم، سروره هر چی سرخه
گل میکاره تو داربیا/تیمه لنگی بگرخه
فاتح هرچی بازی و هواداراش که راضیه
وقته هتریکم ببین، رو سکوها چه فازیه
میترکونه لیگو/قر با کوج مکزیکی میدیم واست آمیگو
ازین تیم میکنن صدهزار نفر،استقبال
قهرمانه آسیاس “اســـــتقلال”
قهرمانه آسیاس “اســـــتقلال”
قهرمانه آسیاس “اســـــتقلال”
قهرمانه آسیاس “اســـــتقلال”
صدر جدول مال ماس/حالا وقته پروازه
وقتی حمله میکنیم/ توپ میره تو دروازه
جلو اسمه “اســــتقلال” تو اسکوربورد زده : خطر!!!
واسه ما حریف نیستن، پوانگ و السد قطر
اس اسی،اس اسی دستا بالا/اس اسی دستا بالا
“اســــتقلال” قهرمان از قبل بوده و هست تا حالا
محشره این “اســــتقلال”
میکنن استقبال،طرفداراش از همه جا
هرچی ورزشگاه بسازن واسشون،باز کمه جا
الگوی اخلاق و منش
همه آبی تن زدن و چون افتخاره پیرهنش
قهرمانه هرچی لیگه/چونکه اس اس عالیه
همینه، نصف کره زمینم “اســــتقلالیه”
واسه دس گرمی زدن رکورد داربیا رو
آخه نمیتونه آنالیز کنه/لنگی،این آبیا رو
ما که دربی رو میبریم/اینم واسه خودش یک فاکتوره
حریفه مام بارسلونا . حریفه شمام تراکتوره
اس اسی،اس اسی دستا بالا/اس اسی دستا بالا
“اســــتقلال” قهرمان از قبل بوده و هست تا حالا
موضوعات مرتبط: اشعار ، دانلودهای روزبه ، ،
تو داری بدون من میری چقدر هوا بی تو سرده
دلم رو اخرین باره محاله دیگه برگرده
چقدر سخته که تنها شی
ببینم با کسی باشی
میسازه دلم بی تو اینجا
به شرطی که تو خوش باشی
دیگه هرچی شکستم بسه دیگه طافت ندارم شدم خسته دیگه
دل دیوونه بازم باید تنها بشی اون شده به یکی وابسته دیگه
هر چی شکستم دیگه بسه اگه فاصله بین ما یک نفسه
نمیخوام بدون تو دیگه زنده باشم دنیا بدون تو مثل قفسه
میخواستم لایقت باشم
تا اخر عاشقت باشم
یه وقتی که پریشونی
نمیخواستم ارامشت باشم
اگه صد دفعه میمیرم سراغ تو رو میگیرم
اگه حالم این روزا خوش نیست یا که سرگیجه میگیرم
واسه اینه که دلواپست میشم
اگه تنها باشی همه کست میشم
اگه روزی صد دفعه تنهام بزاری
منم روزی صد بار عاشقت میشم
اما این یه خیاله خامه برام
تو داری میری جاده بازه برام
منو و اون خاطرات تو
بی تو شب میپیچه باز صدای تو
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
تو بخوان قصه مردان حساب و عدد و سود وزیان و قلم و ثبت و سیاق،
کز همان روزهای نوروز در انبار بمانند و بگیرند و ببندند و شمارند و نویسند،
دو صد مشق در آن دفتر پیچیده به قیطان، که گر خط بخورد یا که شود دیر،
هراسند از آن هیبت آن هیات سه مرد قلندر، همان هیات تشخیص علی الراس،
وگر مانده حسابی نشود جمع،
بر سر و صورت خود جمله بکوبند و دوصد لعن فرستند بر آن مرد ونیزی،
همان لو که پاچولی که همه تی و اکانت و دوطرف ثبت حساب از کرمات و افاضات هموست.
آن دگر خرده بگیرند از آن دسته اول که چرا این ننوشتی و دگر چیز نوشتی،
که اگر این بشود شرط و شروط است و عدم رد نظر.
هر گه این مرد سیه روز شود دیر به خانه،
بخرامد به اتاقی و چپد زیر لحافی که بماند ز امان از خم ابروی زن و طعنه فرزند،
که چه شد سهم تو از آن همه اعداد که نوشتی،
و زدی جمع ،
چه شد وعده دریا و لب آب و نه حتی دو قدم پارک.ا
این چه حرفه است که نه چون کله پزان صنفی و جائی و نه چو آن مرد قدم رنجه به بازار منالی و نه یک باغ و حیاطی،
که اگر یار برفت و تو در سوگ نشستی،
جنازه تو به غسال سپاری نه گزارش سر موقع به مجمع برسانی.
پس بگفتا گنهم چیست،
که جز این حرفه ندانم.
این حرفه همان حرفه محبوب جهان است که در این دیر خریدار ندارد.
آخر قصه،
همه غصه و بس ناله ،
که خراج دولت از آن سود به توافق به سرآید و درآن مجمع غدار بخوردند بگفتند
و شنودند و دوصد سود و پاداش به تقسیم سپردند و ندیدند ز پس پرده اعداد و رقم آن همه خون جگر،
دربدری، سوته دلی....من نه آن میرزا نویس در دکان و دم حجره آن بی هنرانم،
و نه از جمله آن طنز نویسان جهانم من حسابدارم و!!!
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
قصه برگ و باد ( خدا )
آخرای فصل پاییز یه درخت پیر و تنها
****
تنها برگی روی شاخه ش مونده بود میون برگا****
یه شبی درخت به برگ گفت:کاش بمونی در کنارم
آخه من میون برگا فقط تنها تو رو دار
****
وقتی برگ درختو می دید داره از غصه میمیره
****
با خدا راز و نیاز کرد اونو از درخت نگیره
با دلی خرد و شکسته گفت نذار از اون جداشم
****
ای خدا کاری بکن که تا بهار همین جا باشم
****
برگ تو خلوت شبونه از دلش با خدا می گفت
غافل از این که یه گوشه باد همه حرفاشو میشنفت
****
باد اومد با خنده ای گفت:آخه این حرفا کدومه؟
****
با هجوم من رو شاخه عمر هر دو تون تمومه
یه دفه باد خیلی خشمگین با یه قدرتی فراوون
****
سیلی زد به برگ و شاخه تا بگیره از درخت جون
****
ولی برگ مثل یه کوهی به درخت چسبید و چسبید
تا که باد رفت پیش بارون بارونم قصه رو فهمید
*****
بارون گفت با رعد و برقم می سوزونمش تا ریشه
****
تا که آثاری نمونه دیگه از درخت و بیشه
ولی بارونم مثل باد توی این بازی شکست خورد
****
به جایی رسید که بارون آرزوش این بود که میمرد
****
برگ نیفتاد و نیفتاد آخه این خواست خدا بود
هر کی زندگیشو باخته دلش از خدا جدا بود...
****
از همه بزرگواران خواهشی دارم نظرتونو بعد از گوش دادن
به آهنگ در این پست بنویسید و بگید در آخر چه نتیجه و حس و حال داشتید .
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
مچکریم روجانی موزیک سایت
» شاعر : مجید ادیب
» آهنگ ساز : مجید ادیب
» تنظیم : ( کامی / میکس و مسترینگ : محمد افضل )
رئیس جمهورمون عوض شد اومد روحانی
قالیباف و جلیلی ام
شدن عصبانی
ناز بشی که رفتی کردی عمل ِبینی
مغازه وودکا میده بجا رانی
روحانی مچکریم
.
اینحارو گوش کن
مربی ِ کره هم ضایع شد گفت عجب تیمی
گل نزده ولی چشاش
خمار شد لامبورگینی
نمیدونه کلید ِ دروازه دست ِ روحانی ِ
حتی شاید برگرده
به فوتبال علی کریمی
روحانی مچکریم
.
حالا جدی
تیم ِ ملی فوتبال رفت جام ِ جهانی
مچکریم روحانی
اون مغازه وودکا داد بم بجا رانی
مچکریم روحانی
بنزین و قیمتش و بیار پایین این تن بمیره
مچکریم روحانی
کم کم داریمیشی افتخار ِ ایرانی
مچکریم روحانی
.
.
.
تو موزیک روحانی من و میکنه ساپورت
.دوست دخترم میدونه
من عاشق ِساپورتم
از وقتی روحانی رئیس جمهور شده منو ببخشید
با اینکه خیلی بلاها
سرش آوردم
روحانی مچکریم
.
تیم ِ ملی فوتبال رفت جام ِ جهانی
مچکریم روحانی
اون مغازه وودکا داد بم بجا رانی
مچکریم روحانی
بنزین و قیمتش و بیار پایین این تن بمیره
مچکریم روحانی
کم کم داریمیشی افتخار ِ ایرانی
مچکریم روحانی
تیم ِ ملی فوتبال رفت جام ِ جهانی
مچکریم روحانی
اون مغازه وودکا داد بم بجا رانی
مچکریم روحانی
بنزین و قیمتش و بیار پایین این تن بمیره
مچکریم روحانی
کم کم داریمیشی افتخار ِ ایرانی
مچکریم روحانی
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
آرزومند
دختری با مادرش در رختخواب
درددل می کرد با چشمی پر آب
گفت:مادر حالم اصلا خوب نیست
زندگی از بهر من مطلوب نیست
گو چه خاکی را بریزم بر سرم؟
روی دستت باد کردم مادرم!
سن من از بیست وشش افزون شد
دل میان سینه غرق خون شد
هیچ کس مجنون این لیلا نشد
شوهری از بهر من پیدا نشد
غم میان سینه شد انباشته
بوی ترشی خانه را برداشته!
مادرش چون حرف دختش را شنفت
خنده بر لب آمدش آهسته گفت:
دخترم بخت تو هم وا می شود
غنچه ی عشقت شکوفا می شود
غصه ها را از وجودت دور کن
این همه شوهر یکی را تور کن!
گفت دختر مادر محبوب من!
ای رفیق مهربان و خوب من!
گفته ام با دوستانم بارها
من بدم می آید از این کارها
در خیابان یا میان کوچه ها
سر به زیر و با وقارم هر کجا
کی نگاهی می کنم بر یک پسر
مغز یابو خورده ام یا مغز خر!؟
غیر از آن روزی که گشتم همسفر
با سعیدویاسر وایضا صفر
با سه تاشان رفته بودم سینما
بگذریم از مابقی ماجرا!
یک سری هم صحبت صادق شدم
او خرم کرد آخرش عاشق شدم
یک دو ماهی یار من بود و پرید
قلب من از عشق او خیری ندید
مصطفای حاج علی اصغر شله
یک زمانی عاشق من شد،بله
بعد جعفر یار من عباس بود
البته وسواسی وحساس بود
بعد ازآن وسواسی پر ادعا
شد رفیقم خان داداش المیرا
بعد او هم عاشق مانی شدم
بعد مانی عاشق هانی شدم
بعدهانی عاشق نادر شدم
بعد نادر عاشق ناصر شدم
مادرش آمد میان حرف او
گفت: ساکت شو دگر ای فتنه جو!
گرچه من هم در زمان دختری
روز و شب بودم به فکر شوهری
لیک جز آن که تو را باشد پدر
دل نمی دادم به هرکس اینقدر
خاک عالم بر سرت ،خیلی بدی
واقعا که پوز مادر را زدی
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
متن آهنگ Miss Your Face هادی پاکزاد
دلم برای صورتت تنگ شده بوی نم میآد
هر طور زندگی می کنم بازم یه چیزی که میآد
اگر به جای خاک خشک، روت آب تر ریخته بودن
میشد ببینی که چه طور، منو به هم ریخته بودن
دلم واسه بوی تنت تنگ شده، چشماتو ببند
هر جای آسمون هستی به من فکر کن، به من بخند
بمون توی رویای من، یاد به فراموشی نده
من به شوق تو می خوابم، دنیامو خاموشی نده
دلم واسه بوی تنت تنگ شده، چشماتو ببند
هر جای آسمون هستی به من فکر کن، به من بخند
دلم برای بوی تنت تنگ شده، چشماتو ببند
هر جای آسمون هستی به من فکر کن، به من بخند
بمون توی رویای من، یاد به فراموشی نده
من به شوق تو می خوابم، دنیامو خاموشی نده
من ناگزیر از بودنم، در شهر مردم واره ها
بر خاک تو زانو زدم، در خیل کاغذ پاره ها
آرام جانم طعمه شد، بر خوان عاشق خواره ها
آخر جنونم می کند، آواره از آواره ها
دلم برای صورتت تنگ شده، بوی نم میآد
هر طور زندگی می کنم، بازم یه چیزی که میآد
اگر به جای خاک خشک، روت آب تر ریخته بودن
میشد ببینی که چه طور، منو به هم ریخته بودن
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
یار دبستانی من
یار دبستانی من، سرودهٔ منصور تهرانی است که برای فیلم از فریاد تا ترور با صدای فریدون فروغی ساخته شده بود.
یار دبستانی در جریان جنبش دانشجویی ایران پس از انقلاب به عنوان اصلیترین سرود دانشجویان معترض
شناخته میشود و نمادی از اتحاد و همبستگی دانشجویان میباشد.
پس از بازبینی وزارت ارشاد، صدای فروغی از فیلم از فریاد تا ترور حذف گردید و جمشید جم آن را بازخوانی
کرد. منصور تهرانی نیز آن را بازخوانی کرد.
تاریخچه
این سرود برای نخستین بار در میتینگ پارک لاله دانشجویان دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۵ به عنوان یک
سرود دانشجویی توسط دانشجویان همخوانی شد و در در تجمعها و راهپیماییهای دانشجویی سالهای
۱۳۷۶ و ۱۳۷۷ و به ویژه در جریان رخدادهای کوی دانشگاه تهران در روز ۱۸ تیرماه۱۳۷۸ و روزهای پس از
آن به عنوان یک سرود دانشجویی تثبیت شد.
سرود
یار دبستانی من با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو رو تن این تخته سیاه
ترکه ی بیداد و ستم مونده هنوز رو تن ما
دشت بی فرهنگی ما هرزه تموم علف هاش
خوب اگه خوب، بد اگه بد، مرده دل های آدماش
دست من و تو باید این پرده ها رو پاره کنه
کی می تونه جز من و تو درد ما رو چاره کنه
یار دبستانی من با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو رو تن این تخته سیاه
ترکه ی بیداد و ستم مونده هنوز رو تن ما
یار دبستانی من با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو رو تن این تخته سیاه
ترکه ی بیداد و ستم مونده هنوز رو تن ما
دشت بی فرهنگی ما هرزه تموم علف هاش
خوب اگه خوب، بد اگه بد، مرده دل های آدماش
دست من و تو باید این پرده ها رو پاره کنه
کی می تونه جز من و تو درد ما رو چاره کن
یار دبستانی من با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو رو تن این تخته سیاه
ترکه ی بیداد و ستم مونده هنوز رو تن ما
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
شاگرد اول
سر و صدای بچه های کلاس میاد(خانو معلم،خانوم معلم،نکش،آقا نزن،اِ میگم،
خانوم اجازه هست،خانوم اجازه هست)
ناهید:ساکت!بهتون میگم ساکت!بزارید ببینم این شهرام چی میخواد بگه بگو شهرام
شهرام:خانوم ابنها اذیت میکنن،میگم من که شاگرد اولم چرا شما آخه آخر کلاس منو پیش این تنبلها نشوندین
ناهید:شهرام خان،درسته شما شاگرد اولی ولی تو تنبلی
ناهید:
البته با سوادی باهنری با نظم و انظباطی
اما نگو تو از کتاب و درس و مشق و فارسی
تو دیکته و جبر و حساب توتنبل کلاسی
شهرام:
خانوم درس چیه؟کتاب چیه؟هندسه و حساب چیه؟
ناهید:
ساکت!پس چی چیه؟
شهرام:
خانوم من عاشقم!
منی که تو عشق و عاشقی شاگرد اول هستم
خانوم معلم چرا آخر کلاس نشستم
منی که تو عشق و عاشقی شاگرد اول هستم
خانوم معلم چرا آخر کلاس نشستم
تو کلاس درسی که معلمش تو بودی
الف اول و یای آخرش تو بودی
تو کلاس درس تو از امتحان نترسیدم
اونی که ازش می ترسیدم خود تو بودی،اونی که ازش می ترسیدم خود تو بودی
آخ که چه بد کردی،راهمو سد کردی
آخ که چه بد کردی،راهمو سد کردی
شاگرد اول کلاس عشقتو رد کردی
شاگرد اول کلاس عشقتو رد کردی
پدر عشق بسوزه بسوزم بسوزه
که شدم به خاطرش با نمره بیست رفوزه
آخ که چه بد کردی،راهمو سد کردی
آخ که چه بد کردی،راهمو سد کردی
شاگرد اول کلاس عشقتو رد کردی
شاگرد اول کلاس عشقتو رد کردی
تو دیکته و جبر و حساب اگه تنبل هستم
تو درس عاشقی شاگرد اول هستم
نمره بیست دادی به انظباطم
عزیزم بیست نمیخوام بوسه میخوام عاشق بوسه هاتم
پدر عشق بسوزه بسوزم بسوزه
که شدم به خاطرش با نمره بیست رفوزه
آخ که چه بد کردی،راهمو سد کردی
آخ که چه بد کردی،راهمو سد کردی
شاگرد اول کلاس عشقتو رد کردی
شاگرد اول کلاس عشقتو رد کردی
منی که لحظه به لحظه عشق رو خواهش کردم
با سر انگشت خیال موتو نوازش کردم
منی که مثل خدا تو رو ستایش کردم
منی که به خاطرت با غصه سازش کردم،منی که به خاطرت با غصه سازش کردم
کی کجا یادم میره نگاه اول عشق اول
تو کلاس عاشقی درس اول مشق اول
کی کجا یادم میره نگاه اول عشق اول
تو کلاس عاشقی درس اول مشق اول
پدر عشق بسوزه بسوزم بسوزه
که شدم به خاطرش با نمره بیست رفوزه
آخ که چه بد کردی،راهمو سد کردی
آخ که چه بد کردی،راهمو سد کردی
شاگرد اول کلاس عشقتو رد کردی
شاگرد اول کلاس عشقتو رد کردی
پدر عشق بسوزه بسوزم بسوزه
که شدم به خاطرش با نمره بیست... رفوزه.....تنبل
شهرام:خانوم اجازه هست
ناهید:نه خیر اجازه نیست بگیر بشین تنبل
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
تقدیم به عشقم
دفتر عشـــق که بسته شـد
دیـدم منــم تــموم شــــــــــــــــــدم
خونـم حـلال ولـی بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدون
به پایه تو حــروم شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
اونیکه عاشـق شده بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود
بد جوری تو کارتو مونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
برای فاتحه بهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
حالا باید فاتحه خونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
تــــموم وســـعت دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو
بـه نـام تـو سنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد زدم
غــرور لعنتی میگفــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
بازی عشـــــقو بلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
از تــــو گــــله نمیکنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
از دســـت قــــلبم شاکیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
چــرا گذشتـــم از خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودم
چــــــــراغ ره تـاریکــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیم
دوسـت ندارم چشمای مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن
فردا بـه آفتاب وا بشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
چه خوب میشه تصمیم تــــــــــــــــــــــــــــــــو
آخـر مـاجرا بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــشه
دسـت و دلت نلــــــــــــــــــــــــرزه
بزن تیر خــــــــــــــــــلاص رو
ازاون که عاشقــــت بود
بشنواین التماسرو
ــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــ
ـــــــــــ
ـــــــ
ــــ
ـ
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
دختــران ســرزمـــین مــن
دستــآن گرمــش ،گرمــتر از دستــآن پدرمـ نیــست.
آغــوش آرامـَــش، آرامــتر از آغــوش مــآدرمـ نیست.
حرفــ های عاشقانه اش،عاشقانه تر از حرف های معــبـودمـ نیست.
هیچگاه عشق را نفهمیده اند،
آنهــآیی که در لابه لای صورت ها و اندامـ ها در پی آن بــودند
عشــق اَبـَدی ست ،نــه دو ساعتی
این هــآ را خوب می دانند
دختــرآن ســرزمـــین مــن...
موضوعات مرتبط: اشعار ، داستان های آموزنده و مطالب جالب ، ،
شعر طنز امتحانات
از چی بگــــم برات ؟ شاید قصه دوس داری / قصهء امتحان تو دانشــگاهِ روستایی
اگه قصه تلخه ، مثه چایی تو استکانِ / بد ترین جای دنیا ، سالنِ امتحانِ
که نشستند مثه بُــز و هی میگن کاشکی / یه مراقبِ خوب جای این لجن داشتیم
رضا برگـشــت ، از بغلی جوابِ گرفت / یهو مراقب پرید روش تقلبو گرفت
اون مراقـبِ بد ، با داد و فریاد گفــت / زود برو بیرون ، ولـی دَرَم قفل بود …
بدبخــــت شدم ، تقلبُ گرفت ازم ایـــــزد / ای کاش جای گرفتنش، یکم منو میزد
اون دانشجو مُـــرد ، در راه کلاسـی که / مراقبـش دل نداره ، مثـه پلاسـتیکه
اصَـن سیـنگل میخواد، دفتـرو کتابُ ببـنده / دیگه درس نمیخونه، میگه مدرک کیـلو چنده
از چی بگـــــــــم؟ استادی که خیلی خوشگله / یا جوابِ ســؤالی که خیلی مشگله؟
هی گفت جاتُ عــوض کنُ من حوصله کــردم / تـــو سالن امتحانات یه مُدلِ برده ام
یـهـو دیـدی برگـهء امتــحانُ ذره ذره کــردمُ / کارِ خودمــو خودشــو یه سَــــره کردم
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
شعر طنز در مورد تیم پرسپولیس
درگیــره یه تیمی شدم * منــو دوباره ضایع کرد
بعد از بدو کردنِ شِیث * ماهینی تیم رو آواره کرد
خدا از آرزوی ما * انگار بی خبر نبود
بـردن جام حذفی هم * انگار تو کار ما نبود
*************************************
خواستم بگم که داورا * دیدم تو آسیا سره
دیدم میسوزم اینجوری * حرف بزنم ضایع تره
باور نمیکنم ولی * انگار غــرور من شکست
این تیم سوراخِ آسیاست * تشویق من بی فایدست
*************************************
دوباره میگم مافیا * تا بغضمو پنهون کنم
درصد سوختگیم رو با* گفتن 6 آروم کنم
این حذفی هم پرید و رفت * سردار پولاتو جمع بکن
برای برگزاریه * جام ولایت کاری کن
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
پیداکردن شوهر از طریق فیس بوک +شعرطنز
خدا خیرت دهد « مستر زاکر برگ»
که من را یک شبه خوشبخت کردی
خیال بنده را از حیث شوهر
در این قحطی شوهر تخت کردی
زدم عکسی به« وال فیس بوکم»
قشنگ و دلرباتر از« شکیرا»
فتوشاپش چنان کردم که گویی
نباشد دختری چون من به دنیا
اگر چه چل بهار از من گذشته
نوشتم بنده هستم بیست ساله
و آن ها را برای درک بهتر
به عکس« وال » خود دادم حواله
نوشتم آدرسم را هم ولنجک
پدر تاجر و مادر دکتر پوست
بگردم ای الهی دور مادر
که مانند خودم خوش چشم و ابروست
همان یک شب هزاران «لایک» خوردم
همه مشتاق« چـَت» بودند و دیدار
یکی هم زان میان بد جور وا داد
نه یک دل ، بلکه صد دل شد گرفتار
و من هم عکس او را چون که دیدم
شدم یک دل نه ،صد دل عاشق او
از آن شب شد به پا در سینه ی من
از عشق آن پسر شور و هیاهو
خلاصه کارمان بالا گرفت و
برای خواستگاری کرد اقدام
جوانی بود بالاتر ز پنجاه!
چه گویم از بر و رو یا که اندام!
شکم افساید و قد او کوتوله
و صورت آبله گون و پاش شل بود
یکی از چشم ها سالم یکی کور
سرش هم طفلکی کـُلن کچل بود
به او گفتم چنان که کفش کهنه
بـُود البته نعمت در بیابان
لذا حالا که اکسیر است شوهر
عزیز جانم« مرا تی جانَ قربان»
همان لحظه شدم راهی محضر
به انکحتُ ، قبلتُ پاسخم بود
به لطف سال ها هجران شوهر
ندیدم در وجودش هیچ کمبود
شود «جاوید» نامت ای زاکر برگ
به لطف تو شدم دارای شوهر
دعایت می کنم روزی سه نوبت
که وضع تو شود هر روز بهتر
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
شعر فرد عادی
می خوای چی یاد من بدی، مگر تجربه پولیه؟
کجا تجربه می فروشن، کجای این کار اصولیه؟
یه طور حرف می زنی انگار زندگی چارتا قانونه
هر کی کلاس تو رو بیاد زندگی واسش آسونه
*****************************************************
آدم معمولی بس کن تو هیچی بیشتر نمی دونی
هر چی تو این کلاسا میگی، جز تو کتابا نمی خونی
آدم معمولی بس کن با نگاهت نزن طعنه
نه من عروسک قصه ام،نه این فیلم نه این صحنه
*****************************************************
اگر ازت بپرسن که چرا جات اون بالا ها نیست؟
می گی انتخاب خودمه بهتر از اینجا هیچ جا نیست
اسم خودتو گذاشتی مَستر قرعه به نامت اینطوری افتاد
اگر زندگی دست آدماس تو چی کاره ای بیخیال استاد
*****************************************************
آدم معمولی صبر کن، شروع نکن به درس دادن
یه بار اونارو بخون، چند جمله از قلم افتادن
آدم معمولی بس کن با نگاهت نزن طعنه
نه من عروسک قصه ام،نه این فیلم نه این صحنه
*****************************************************
آدم معمولی بس کن تو هیچی بیشتر نمی دونی
هر چی تو این کلاسا میگی، جز تو کتابا نمی خونی
آدم معمولی بس کن با نگاهت نزن طعنه
نه من عروسک قصه ام،نه این فیلم نه این صحنه
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
شعر کتاب
***************************
تموم حرفایی که نگفتی
می خوان که زودتر از پا بیفتی
همه لحظه ها که ساکت نشستی
منتظرن تا ببینن شکستی
اون همه کتاب کنج اون خونه
پر حرفای مفت و ارزونه
این همه جواب واسه یک سوال
کی از دل تنگ تو می دونه؟
کی از دل تنگ تو می دونه؟
کی از دل تنگ تو می دونه؟
***************************
چشاتو باز کن اینجا دنیاست
بهشت یه جایی دور از اینجاست
جهان سراسر ظلم و سهم
انسان هر دم مشمول رحمه
این همه لباس این همه نقاب
تو هیچی نیستی به جز گل و آب
اگر یه عمر که تو بیداری
یه لحظه فقط کنارم بخواب
یه لحظه فقط کنارم بخواب
یه لحظه فقط کنارم بخواب
***************************
کتاب سفید کتاب سیاه چی می دونن از جنگ مه و ماه
خوش اومدی به تمدن پوچ تمدن بومی های زود جوش
خوش اومدی به تمدن مرگ تمدن شاخه های بی برگ
***************************
تمدن ترس تمدن شر کهنه ترین اخترای بشر
خوش اومدی نوزاد کتابی بیدار شو رفیق یه عمر خوابی
***************************
تموم حرفایی که نگفتی
می خوان که زودتر از پا بیفتی
همه لحظه ها که ساکت نشستی
منتظرن تا ببینن شکستی
اون همه کتاب کنج اون خونه
پر حرفای مفت و ارزونه
این همه جواب واسه یک سوال
کی از دل تنگ تو می دونه؟
کی از دل تنگ تو می دونه؟
کی از دل تنگ تو می دونه؟
***************************
این همه لباس این همه نقاب
تو هیچی نیستی به جز گل و آب
اگر یه عمر که تو بیداری
یه لحظه فقط کنارم بخواب
یه لحظه فقط کنارم بخواب
یه لحظه فقط کنارم بخواب
***************************
وقتی قلب من و تو شب روی نیمکتا می خوابن
وقتی نا گفته ها هر سال شرط قیمت کتابن
وقتی با یک بغض پر از حرف، شب کنار هم می خوابیم
داره دیر میشه لعنتی تو خودت یک جین کتابی
وقتی با یک بغض پر از حرف، شب کنار هم می خوابیم
داره دیر میشه لعنتی ...!
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
گرگ صفت
گفت دانایی که گرگی خیره سر،هست پنهان در نهاد هر بشر
هر که گرگش را دراندازد به خاک،رفته رفته میشود انسان پاک
وانکه با گرگش مدارا میکند،خلق و خوی گرگ پیدا میکند
در جوانی جان گرگت را بگیر،وای اگر این گرگ گردد با تو پیر
روز پیری گر که باشی همچو شیر،ناتوانی در مصاف گرگ پیر
مردمان گر یکدیگر را میدرند،گرگهاشان رهنما و رهبرند
وآن ستمکاران که با هم محرمند،گرگهاشان آشنایان همند
گرگها همراه و انسانها غریب،با که باید گفت این حال عجیب؟
با تشکر از استاد ارجمند حجت اله اسدی نسب
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
ولنتاین مبارک
(valentane happy)
تو ستاره ای هستی در آسمان دلم که هیچگاه خاموش نمیشوی
تو خاطره ای هستی ماندگار در دفتر دلم که فراموش نمیشوی
همیشه تو را در میان قلبم میفشارم تا حس کنی تپشهای قلبی را که یک نفس عاشقانه برایت میتپد
از وقتی آمدی بی خیال تمام غمهای دنیا شدم و تو چه عاشقانه شاد کردی خانه قلبم را
از وقتی آمدی گرم نگه داشتی همیشه آغوشم را ،
عطر تنت پیچیده فضای عاشقانه دلم را
همیشه پرتو عشق تو در نگاهم میتابد ، همیشه دلم به داشتن تو میبالد،
دستانم دستان را میخواهد و اینجاست که گلویم ترانه فریاد عشق تو را میخواند ،
دلم تو را میخواهد، دلم تو را میخواهد به عشقت تکیه کرده ام سالها ، نترسیدم از جدایی و اشکها ،
عشق را آنگونه که هست دیدم و تو را آنگونه که بودی خواستم ، تو را همین گونه که هستی میخواهم ،
چون همین گونه مرا عاشق خودت کردی ، همینگونه مرا اسیر عشق و محبتهایت کردی از وقتی آمدی ،
آمدنت برایم یک حادثه شیرین در زندگی ام بود،
گرچه میترسیدم از پایان راه اما همسفرت شدم تا اینجا که رسیده ایم در کنار ماه….
چقدر برای داشتنت سختی کشیدم ، چقدر با دلتنگیهایت سر کردم و اشک ریختم ،
چقدر لحظه شماری میکردم که تو مال من شوی ، حالا مال من هستی و من بی نیاز ،
برای داشتنت شب و روز کارم شده بود راز و نیاز … نگاهم مال تو هست ، دلم گرفتار تو است ،
من تو را دارم و به هیچکس جز تو نمیاندیشم مال من هستی و همین است که من زنده هستم ،
در قلبم هستی همین است که همیشه شاد هستم جنس نگاهت درخشان بود
که قلبم عاشق چشمانت شد، و اینگونه همه روزهایم فدای یک روز با تو بودن شد،
و حالا میخواهم تمام عمرم را فدای عشق بی پایانت کنم….
تو مثل و مانندی نداری ، تو فرشته ای و در قلبت جای تاریکی نداری
تو ستاره ای هستی در آسمان دلم که هیچگاه خاموش نمیشوی….
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
کلنجار
دو سه روزی می شه تنها تو خونه موندم
خوابیده ساعت ُ اما بیدار می مونم
کساده بازار منو بیزارم از حرف
که ای کاش می مردم ُ این روزارو نمی دیدم
از کلنجار خیلی خستم سکوت شده کار من
از شیوع قشر خاصی که ژستُ عقده ی توأمند
وقتی با هر خوبی من پاسخ بدی بود
وقتی با صورت غم میری تو دیوار دود
وقتی کینه میـشیـنه تو اجزای قلبت
دیگه خونه میشه آخرین درمان دردت
از کلنجار خیلی خستم سکوت شده کار من
از شیوع قشر خاصی که ژست عقده ی توأمن
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
کوچه معرفت
کوچه ای را بود نامش معرفت
مردمانش با مرام از هر جهت
سیل آمد کوچه را ویرانه کرد
مردمش را با جهان بیگانه کرد
هر چه در آن کوی بود از معرفت
شست و با خود برد سیل بی صفت
از تمام کوچه تنها یک نفر
خانه اش ماند و خودش جست از خطر
رسم و راه نیک هر جا بود و هست
از نهاد مردم آن کوچه هست
چونکه در اندیشه ام اینگونه ای
حتم دارم بچه ی آن کوچه ای.
با تشکر از استاد ارجمند حجت اله اسدی نسب
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،