بچه که بودم یه بار مامانم خواست منو تنبیه مدرن کنه
با تشکر از سارا خانم
موضوعات مرتبط: طنز حسابداری ، جوک های دانشجویی ، ،
با توجه به این که طبق گفته رییس جدید سازمان ملی جوانان، قرار است اخذ گواهینامه تخصصی ازدواج برای پسران اجباری شود و دخترها تنها اجازه بله گفتن به کسانی را داشته باشند که دوره سه ماهه مهارت های ازدواج را گذرانده باشد.
از این روی، یک عدد آزمون اختصاصی طراحی کرده ایم تا در پایان دوره ، جوانان را با آن محک بزنند و گواهینامه ازدواج را به کسانی بدهند که در پاسخگویی امتیاز خوبی کسب کرده باشند.
علائم راهنمایی و رانندگی
* در جاده زندگی مشترک، هر یک از تابلوهای زیر به چه مفهومی اشاره دارند؟
الف. فرمان زندگی را از همان اول، خودت به دست بگیر
ب. اگر پرسپولیسی هستی آن گاه همسرت نباید استقلالی باشد
الف. انتخاب همسر از بین آدمهای برجسته
ب. شکم برجسته ممنوع!
الف. همیشه راه راست را برو
ب. به طرف منزل مادرزن
ازدواج:
الف. آغاز آزاد روابط
ب. پایان روابط آزاد
الف. لطفا موالیدتان را کنترل کنید!
ب. یکی کمه، دو تا غمه، سه تا که شد خاطرجَمعه!
الف. به سراغ شوهر که می روی تازیانه را فراموش نکن!
ب. کتک زدن ممنوع
الف. همسرت را نپیچان
ب. دم درآوردن ممنوع!
الف. ماه عسل به دریا نروید، غرق می شوید، حسرت به دل می مانید!
ب. زیرآبی رفتن ممنوع
الف. وفاداری در حد سگ
ب. اخلاق سگی ممنوع
الف. به پای هم پیر شوید
ب. پیرتان در می آید!
الف. ladies next
ب. محل وقوع عشق های خیابانی
الف. بعد دوسال راه میندازیم یه مخزن گنده جوجه کشی!
ب. دو فرزند کافی است!
الف. همدیگر را دور نزنید!
ب. دور همدیگر بگردید!
الف. هنگام دعوا از چکش استفاده نکنید
ب. زندگی شما به بن بست رسیده است
موضوعات مرتبط: داستان های آموزنده و مطالب جالب ، طنز حسابداری ، ،
جوک های دانشجویی جدید؛
دقت کردین تو فیلم و سریال های ایرانی وقتی دوتا دانشجو میخوان عاشق هم بشن
باید پسره اشتباها به کیف دختره بزنه تا همه وسایلش بریزه و تو جمع کردن کمکش کنه و عاشقش بشه ؟
یکی از سرگرمیام اینه سر امتحان الکی هی کفه دستمو نگا کنم مراقب احساس زرنگی کنه بیاد خفتم کنه ببین هیچی کفه دسم نیست ، بعد بش بگم ضایع شدی خخخخخ )
اصن به عشق همین حرکت میرم دانشگاه !
میگن تو بهشت وقتی سر کلاس میخوابی ، استاد میاد پتو میندازه روت ، هیچکسم حرف نمیزنه تا تو راحت بخوابی
سر جلسه امتحان یه دختره بغل دسته من نشسته بود من میگی حال کرده بودم گفتم لااقل ۲۰ نگیرم ۱۷ که رو شاخشه خلاصه کلی باهاش هماهنگ کردم که بهت علامت دادم چطور برسونو این حرفا !
هیچی دیگه تا برگها رو اوردن دیدم بلند شد برگهارو پخش کرد و گفت بچها سرتون تو برگه خودتون باشه . . . !
طرز نمره گرفتن پسرا و دخترا از استاد مرد :
پسرا : استاد به جون مادرم خرج خونه و دانشگارو خودم میدم مادرم مریض بابام مرده ۲ شیفت کار میکنم واسه همین نتونستم خوب درس بخونم !
دخترا : اســـــتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاد !!
سوتی که منجر به افتادنم شد )
استاد دانشگامون میخواست مثال بزنه که کار ماشینی سریعتر از کار دستی انجام میشه :
گفت مثلا من تا دیروز ، روزی ۲ تا کفش دستی میدوختم، بعد از ماشینی شدن تونستم روزی ۱۰۰ تا کفش بدوزم !
منم بلند گفتم : دنیا رو میبینید استاد ، تا دیروز کفاش بودید امروز شدید استاد دانشگاه . . .
تازه فهمیدم چه گندی زدم
دارم به این فکر میکنم وقتی یه جزوه رو میشه تو یه روز خوند حتما میشه تو یه روزم درسش داد !
پس ما چرا یه ترم دانشگاه میریم ؟
فرق مدرسه و دانشگاه :
اگه به مدرسه دیر برسی مجبوری بری نیمکت آخر بشینی . . .
ولی اگه به دانشگاه دیر برسی مجبوری بری نیمکت اول بشینی . . .
ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﺎﻥ ﺭﺩﯾﻒ ﺍﻭﻝ ﮐﻼﺱ ﻫﻤﻪ ﺑﺎﻫﻮﺷﻦ !
ﻭﻟﯽ ﻓﻘﻂ ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﻫﺎﯼ ﺭﺩﯾﻒ ﺁﺧﺮ ﻣﺎﯾﻞ ﺑﻪ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ !
ﺗﻘﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺭﺩﯾﻒ ﺁﺧﺮﯼ ﻫﺎﯼ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ . . . )
خانم های عزیز لطفا جزوات را با خودکاری غیر از آبی ، مشکی و حداکثر قرمز ننویسید
موقع کپی گرفتن ، بدجور میوفته !
در صورت تکرار این عمل جزوه اصلی از شما گرفته خواهد شد و کپی ها را تحویلتان خواهیم داد
با تشکر ، جمعی از دانشجویانِ نمونه !
میگن تو بهشت سر کلاس استاد هی میگه خسته نباشید !
دانشجوها میگن خسته نیستیم بقیه درسو بگو دیگه . . . !
از تفریحاتم تو کلاس اینه که . . .
.
دخترا رو صدا میزنم تا برمیگردن ؛
جوری که استاد بشنوه داد میزنم برگرد خانوم فلانی . . . )
مراقب سر جلسه امتحان اومد گفت کارت ورود به جلسه ؟
گفتم اصن به قیافه من میخوره درسخون باشم جای کسی بیام امتحان بدم ؟
گفت خداییش نه و ول کرد رفت !
بچه های دانشگا رو از روی محل نشستن سر کلاس طبقه بندی میکنم :
ردیف اول : حال به هم زن !
وسطی ها : یه سلام علیکی داریم !
ته کلاس : دمشون گرم !
اونایی که اصن کلاس نمیان : اینا رفیقمن !
دانشجوی سال اولی : دانشجویی که فکر می کند با تحصیلات دانشگاهی می تواند آیندهی بهتری برای خودش بسازد .
دانشجوی سال دومی : دانشجویی که فکر نمیکند با تحصیلات دانشگاهی بتواند آیندهی بهتری برای خودش بسازد !
دانشجوی سال سومی : دانشجویی که مطمئن شده است با تحصیلات دانشگاهی نخواهد توانست آیندهی بهتری برای خودش بسازد .
دانشجوی سال چهارمی : دانشجویی که دیگر نه فکر میکند ، نه به چیزی اطمینان دارد و نه آیندهی برای خود متصور است .
یکی از فانتزیام اینه که توی دانشگاه یکی از اساتید تهدیدم کنه که بهت صفر میدم بعد منم در حضور همه برم جلوش سرمو بکوبم به دیوار بگم :
منو از نمره میترسونی ؟
من زندگیمو باختم استاد . . .
برو از خدا بترس . . .
به اونایی که عجله دارن فارغ التحصیل شن یادآوری کنم که عزیزم بیرون که کار نیست ، باور کن خونه هم هیچ خبری نیست !
همون دانشگاه بمون حداقل هر کی پرسید چیکار میکنی بگی دانشجو هستم…
موضوعات مرتبط: طنز حسابداری ، جوک های دانشجویی ، ،
مربی تیم بازنده شطرنج در اروپا:
امروز روز ما نبود و زیاد هم خوب بازی نکردیم.
مربی تیم بازنده شطرنج در ایران:
کورنومنت که افتضاح بود. هوا هم آلوده بود و اسب و فیل ما رو از نفس انداخت. زمین بازی هم به درد گوسفند چرانی میخورد.
مربی تیم بازنده شطرنج در اروپا:
امروز روز ما نبود و زیاد هم خوب بازی نکردیم.
مربی تیم بازنده شطرنج در ایران:
کورنومنت که افتضاح بود. هوا هم آلوده بود و اسب و فیل ما رو از نفس انداخت. زمین بازی هم به درد گوسفند چرانی میخورد.
مربی تیم بازنده والیبال در اروپا:
امروز تمرکز خوبی روی بازی نداشتیم و تیم رقیب بهتر از فرصتها استفاده کرد.
مربی تیم بازنده والیبال در ایران:
تور که سوراخ بود! توپ که باد نداشت و مربع بود و من نمیدانم فدراسیون خجالت نمیکشد از این وضع توپ. من واقعا متاسفم برای این ورزش.
مربی تیم بازنده منچ و مارپله در اروپا:
مقصر شکست امروز من بودم و دیگر هیچ. به تیم برنده هم تبریک میگم.
مربی تیم بازنده منچ و مارپله در ایران:
تاس که اصلا نمیچرخید. مارها هم که برای آنها خوش رقصی می کردند و فقط به ما نیش میزدند. داوری هم که فاجعه! تماشاگر هم دائم توی صورت ما لیزر انداخت…واقعا یه مشت بووووووق دارند این ورزش را اداره میکنند! خاک بر سر ما که آمدیم توی این ورزش. و خاک بر سر تیم مقابل که با این دودرهبازیها تیم ما را برد و خاک بر سر تماشاگری که اینطوری به بچههای ما فحش داد و خاک…
مربی تیم بازنده واترپلو در اروپا:
بچه های ما امروز خسته بودند و نشد تاکتیکها به درستی اجرا بشه.
مربی تیم بازنده واترپلو در ایران:
آبش که خیس بود. زمین که موج داشت. تیر دروازه ها هم به اراده تیم مقابل تکون میخورد. بازیکنان حریف هم توی آب هر کاری خواستند کردند، آب رو اصلا نمیشد بو کرد! توپ هم که لیز بود. من نمیدونم واسه چی اصلا ما مسابقه برگزار میکنیم.
مربی تیم بازنده فوتبال در اروپا:
تیم مقابل امروز خیلی بهتر از روزهای قبل بازی کرد و متاسفانه خط دفاع ما نتونست اونطور که باید ظاهر بشه.
مربی تیم بازنده فوتبال در ایران:
یعنی من …(از انتشار باقی کلمات معذوریم!)
موضوعات مرتبط: طنز حسابداری ، ،
به گزارش سراج24، برای بررسی لیست بازیکنان پرسپولیس و پیدا کردن نام و نشانی از بازیکن جدید این تیم، یعنی مارکوو سپانوویچ سری مجبور به سرکشی به صفحهی ویکیپدیا باشگاه پرسپولیس شدم و از آنجائی که بروزرسانی بخش انگلیسی همواره دقیقتر بوده است ترجیح دادم برای کسب اطلاعات مورد نیاز نسخهی لاتین را بررسی کنم. زمانی که به لیست بازیکن فعلی پرسپولیس رسیدم، چشمم به نام لیونل مسی خورد، از تعجب یکه خوردم، اینکه هضم شوخی این ماجرا نیز سخت است، چه برسد به واقعیت آن ! حقیقت آن است که حضور اسطورهای همچون مسی برای کاتالونیا در پرسپولیس همانقدر سخت است که حضور او در رئال مادرید !
به هرترتیب شیطنت یکی از عاشقان و شیفتگان پرسپولیسی-بارسائی باعث شد تا لحظهای در دنیای نشدنیها پرواز کنیم ! نکتهی جالب آن است که ملیت مسی ایرانی درج است، یعنی دقیقا ملیت شمارهی 10 پرسپولیس یعنی غلامرضا رضائی. در اینجا بود که یک لحظه به خود نهیب زدم میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان ! آنهم در شرایطی که خبر حل شدن مشکل رضائی با وعدهی رویانیان را تازه شنیدهایم !
صفحهی وکیپدیا باشگاه پرسپولیس را در تاریخ 14/4/1392 و در ساعت 6:59 دقیقه مشاهده شد.
موضوعات مرتبط: طنز حسابداری ، ،
چه کسی در انتظار شماست؟!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
موضوعات مرتبط: طنز حسابداری ، ،
تا به کی داغ و درد و رنجوری ؟
تا به کی تست چند منظوره ؟
شوخی و طعن این و آن تا چند ؟
غرق بحر تفکرید که چی ؟
گیرم اصلاً شما به طور مثال
زد و شایسته دخول شدید
یا گرفتید با درایت و شانس
گیرم این نحسی است، سعدش چی؟
تازه از بعد آن گرفتاری
بعد مستی، خمار باید بود
آنچه داروی دردمندی هاست
گر رضایت دهی تو آخر سر
به تو گویند : بعله، دفتر ما
آشنا با اتوکد و اکسل
باید البته لطف هم بکند
بکشد وانگهی به خوش رویی
این که از این، حقوق هم فعلاً
پس بیایید و عز و جز نکنید
موضوعات مرتبط: طنز حسابداری ، ،
زن :عزیزم امیدوارم همیشه عاشق بمانیم وشمع زندگیمان نورانی باشد.
مرد: عزیزم کی نوبت کیک می شه؟
زن : عزیزم مهم نیست هیچ هدیه ای برام نخریدی یک بوس کافیه.
مرد: خوشحالم تو رو انتخاب کردم آشپزی تو عالیه عزیزم (شام چی داریم؟)
زن: وای عزیزم اصلا قابلتو نداره کاش می تونستم هدیه بهتری بگیرم.
مرد: حالا اشکال نداره عزیزم سال دیگه جبران می کنی (چه بوی غذایی می یاد)
زن:وای مامانی٬ بازم گرسنه هستی (عزیزم شیر خشک بچه رو ندیدی؟)
مرد با دهان پر: نه عزیزم ندیدم , راستی عزیزم شیر خشک چرا اینقدر خوشمزه است؟
زن: عزیزم شمع زندگیمون داره بی فروغ میشه ما پیر شدیم.
مرد: یعنی دیگه کیک نخوریم؟
زن: عزیزم همیشه دوستت داشتم.
مرد: گشنمه.
زن: کاش مجال بیشتری بود تا درمیان عزیزانم می بودم ونثارشان می کردم تمام زندگی ام را!!
مرد:شب هفتم قرمه سبزی بدید.
اون دنیا
زن خطاب به فرشته ی مسئول: خواهش می کنم ما را از هم جدانکنید , نه نه عزیزم , خدایا به خاطر من…
(((وسر انجام موافقت می شه مرد از جهنم بره بهشت )))
مرد: خطاب به دربان جهنم: حالا توی بهشت شام چی میدن؟
موضوعات مرتبط: طنز حسابداری ، ،
دانشجویان پسر
• ترم اول (ترم جو گیرندگی):
الو سلام مامانی. منم هوشی.
وای مامانی نمی دونی چقدر اینجا خوبه. دانشگاه فضای خیلی نازیه. وای خدا خوابگاه رو بگو.
وقتی فکر می کنم امشب روی تختی می خوابم که قبل از من یه عالمه از نخبه ها و دانشمندای این مملکت توش خوابیدن و جرقه اکتشافات علمی از همین مکان به سرشون زده؛ تنم مور مور میشه…
راستی اینجا تو خوابگاه یه بوی مخصوصی میاد که شبیه بوی خونه اصغر شیره ای همسایه بغلیمونه.
دانشجوهای سال های بالاتر میگن این بوی علم و دانشس!
لامصب اینقدر بوی علم و دانش توی فضا شدیده که آدم مدهوش میشه!!!
پریشب یکی از بچه ها به خاطر Over Dose از دانش رفت بخش مسمویت بیمارستان!
• ترم دوم (ترم عاشق شدگی):
آه ای مریم. ای عشق من. همه زندگی من.
می خواهم درختی شوم و بر بالای سرت سایه بیفکنم تا بر شاخسار من نغمه سرایی کنی.
می خواهمت با تمام وجود عزیزم.
همه پول و سرمایه من متعلق به توست.
بدون تو این دنیا رو نمی خوام. کی میشه این درس من تموم شه تا بیام باهات ازدواج کنم …
امروز یک ساعت پشت پنجره کلاستون بودم و داشتم رخ زیبایت را که همچون پروانه ای در کلاس می درخشیدی تماشا می کردم…
• ترم سوم (ترم افسردگی):
الو مامان سلام.
مریم منو ول کرد و گذاشت رفت!
مامان جون افسرده شدم آخه اولین عشقم بود حالا هم دارم میمیرم از غصه.
ای خدا بیا منو بکش و راحتم کن.
مامان من این زندگی رو نمی خوام …
دیگه خسته شدم از دنیای وانفسا
• ترم چهارم (ترم زرنگ شدگی):
الو سلام مهشید جون خوبی عزیزم؟
منم پژمان! کجایی نفس؟ نیستی؟
دلم تنگ شده واست. گنجشک کوچولوی من. بیا ببینمت قربونت برم …
مهشید جون من پشت خطی دارم. مامانمه. بعداً بهت زنگ میزنم …
الو به به سلام چطوری ندا جون؟
آره بابا داشتم با مامانم صحبت می کردم!
پیرزن دلش تنگ شده واسم! جوجوی من حالت خوبه؟
به خدا منم دلم یه ذره شده واست.
باشه عزیزم فردا ساعت ۱۱ پارک پشت دانشکده دارو…
• ترم پنجم (ترم مشروطه گی):
الو سلام استاد!
قربون بچه ات! دارم مشروط میشم، ۲ نمره بهم بده.
به خدا دیشب بابابم سکته کرد، مرد.
مامانم هم از غصه افتاد پاش شکست الان تو آی سی یو بستریه.
منم ضربه روحی خوردم شدید، دچار فراموشی شدم اصلاً شما رو هم یادم نمیاد …
اگه این مورد مشروط پشروطه ما اوکی بشه قول میدم جبران کنم …
• ترم ششم (ترم ولخرجیدگی) :
الو مامان من خونه می خوام!
راستی اون ۵۰ تومنی که ۳ روز پیش فرستادی تموم شد.
دوباره بفرست. خرج پروژه ام شد!!!
• ترم هفتم (ترم پاتوقیده گی):
خودتون دیگه سیر تا پیازشو حدس بزنین دیگه …
• ترم هشتم (ترم فارغ التحصیلگی):
الو سلام خانم.
واسه این آگهی که توی روزنامه دادید تماس گرفتم.
فرموده بودید آبدارچی با مدرک لیسانس و روابط عمومی بالا …
ای وای بر من؛ کی میره اینهمه راهــــو …
شما دانشجوی کدوم ترمی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
موضوعات مرتبط: طنز حسابداری ، ،
ته دیگ طلایی رنگ خوشمزه هم نشدیم دو نفر سرمون دعوا کنند
شلغمم نشدیم یکی کوفتمون کنه خوب شه…..!!
ویرگول هم نشدیم هر کی بهمون رسید مکث کنه
قره قوروتم نشدیم دهن همه رو آب بندازیم
خربزه هم نشدیم هر کی می خورتمون پای لرزش هم بشینه
موبایل هم نشدیم ، روزی هزار بار نگامون کنی
پایان نامه هم نشدیم ازمون دفاع کنن
آهنگ هم نشدیم ، دو نفر بهمون گوش کن
مانیتور هم نشدیم ازمون چشم بر ندارن……!!!!!
به استاد میگم استاد شما که ۹ دادی حالا این یه نمره هم بده دیگههههههههه ، یک نگاه عاقل اندر دیوانه کرد دست گذاشته رو دوشم میگه برو درس بخون پسرم ، استادم نشدیم شخصیت کسی رو خورد کنیم
کیبورد هم نشدیم ملّت به بهانه تایپ یه دستی به سر و کلمون بکشن…..
کلاه هم نشدیم ملت رو سرگرم کنیم
ای خدااااااا! بختک هم نشدیم بیفتیم رو ملت
تام و جری هم نشدیم زندگیمون سرتاسر هیجان باشه
نون هم نشدیم یکی از روی زمین ورداره بوسمون کنه
ای کی یو سان هم نشدیم تف بمالیم کف کلمون ، همه چی حل شه
مهر جانماز هم نشدیم بوسمون کنن
فلش مموری هم نشدیم حافظه مون زیاد باشه
معادله هم نشدیم ، کلی آدم دنبال این باشن که بفهمنمون و حداقل دو نفر درکمون کنن
کتابم نشدیم حداقل دوست مهربان بشیم
علف هم نشدیم حداقل به دهن بزی شیرین بیایم
عروسک هم نشدیم یکی بغلمون کنه
شارژر هم نشدیم بقیه رو شارژ کنیم
توپ فوتبالم نشدیم ۲۲ نفر بخاطرمون خودکشی کنن
گلدونم نشدیم یکی یه گل بهمون بده
کبری هم نشدیم تصمیماتمون رو تو کتاب ها بنویسن
کزت هم نشدیم آخرش خوشبخت شیم
موضوعات مرتبط: طنز حسابداری ، ،
یه بار خواستیم ورزش کنیم !طنز
امروز صبح بعد از مدتها تصمیم گرفتم با دوستم بریم ورزش کنیم!
گرمکن نارنجیمو پوشیدم و زدم بیرون
و حالا توجه کنید به تیکههای ملت :
نارنگی! کجا میری؟
… پرتقال! بدو تا نخوردمت!
هویج! مگه خرگوش دنبالت کرده؟
ته سیگار!
رفتگر! برو ۹ شب بیا بابا!
چیتوز موتوری!
سن ایچ و دیگر هیچ!
لینا توپی!! انقدر جون نده بابا!
اسمارتیز! بقیه دوستات کجان؟
بچهها! بچه ها! گارفیلد!
الان کدوم مسئول باید رسیدگی کنه؟
موضوعات مرتبط: طنز حسابداری ، ،
صرفا جهت شوخی
فواید سربازی رفتن دخترها...
مثلا اگر دخترها هم برن سربازی چی میشه؟ ....
۱) قضیه فرار از سربازی به کل منتفی میشه و همه (پسرها) می خوان برن
سربازی ... حتی اونهایی هم که قبلا رفتن می خوان دوباره برن!!
۲) غذای پادگان ها نسبت به گذشته خیلی بهتر میشه ( دخترها می خوان
هنرهاشون را نشون بدن)
۳) هیچ کس دیگه دنبال معافیت نمیره حتی کور کچل ها هم می خوان بیان سربازی!!!
۴) اضافه خدمت برداشته میشه ... کارایی که قبلا باعث اضافه خدمت می شده
حالا باعث کاهش خدمت میشه
۵) ازدواج دانشجویی و لاو ترکوندن توی دانشگاه کم میشه و ازدواج در
پادگان و عشق من هم سنگر من مد میشه!
۶) فرهنگ عمومی پادگان افزایش پیدا می کنه .... دیگه سربازها فحش رکیک به
هم نمیدن از شوخی هم خبری نیست(بخاطر حضور بانوان!)
7) حمام و دست شویی های پادگان ها بالاخره روی بهداشت رو هم می بینن
۸) دیگه رژه ها در پادگان درست انجام میشه .... چون دخترها را میذارن صف اول
۹)خاموشی از ۹ شب به ۱۲.۵ - ۱ شب میرسه
۱۰) همیشه می تونی یکی را پیدا کنی که پوتین و جورابات را بشوره
۱۱) خدمت سربازی از ۲سال به ۶ ماه کاهش پیدا می کنه ... اگه خواستی
میتونی اصلا نری ... چون تا ۱۵ سال بعدش سرباز نمی خوان از بس داوطلب هست
۱۲) بعد از ۶ ماه که از سربازی بر می گردی اندازه ۶ سال خاطره داری!!!
موضوعات مرتبط: طنز حسابداری ، جوک های دانشجویی ، ،
امتحان فیزیک
امتحان فیزیک استاد سختگیر فیزیک اولین دانشجو رو برای پرسش فرا میخونه و سوأل رو مطرح میکنه:شما در قطاری نشسته اید که با سرعت80کیلومتر در ساعت حرکت میکند و ناگهان شما گرما زده شده اید،حالا چکار میکنید؟دانشجوی بی تجربه فورآ جواب میده من پنجره کوپه رو پایین میکشم تا باد بوزد،اکنون پروفسور میتونه سوأل اصلی را بدین ترتیب مطرح کنه:حال که شما پنجره کوپه رو باز کرده اید.....در جریان هوای اطراف اختلال حاصل میشود و لازم است موارد زیر را محاسبه کنید:محاسبه مقاومت جدید هوا در مقابل قطار؟تغییر اصطکاک بین چرخها و ریل؟آیا در اثر باز کردن پنجره،سرعت قطار کم میشود و اگر آری،به چه اندازه؟حسب المعمول دهن دانشجو باز مونده بود و قادر به حل این مسءله نبود و سرافکنده جلسه امتحان رو ترک کرد.همین بلا سر20دانشجوی بعد هم اومد که همگی تو امتحان شفاهی فیزیک مردود شدن.
پروفسور آخرین دانشجو رو برای امتحان فرا میخونه و طبق معمول سوأل اول رو میپرسه: شما در قطاری نشسته اید که با سرعت80کیلومتر در ساعت حرکت میکند و ناگهان شما گرما زده شده اید،حالا چکار میکنید؟این دانشجوی خبره میگه:من کتم رو در میارم.پروفسور اضافه میکنه که هوا بیش از اینها گرمه،دانشجو میگه خوب ژاکتم رو هم در میارم،هوای کوپه مث حمام سونا داغه،دانشجو میگه اصلآ لخت مادر زاد میشم.پروفسور گوشزد میکنه که2نفر دیگه تو کوپه هستن و این عمل شما مناسب نیس.دانشجو به آرامی میگه میدونم آقای پروفسور،این چندمین باره که من تو امتحان شفاهی فیزیک شرکت میکنم و اگه قطار مملؤ از مسافر......باشه،من اون پنجره لا مصب رو باز نمیکنم!
با تشکر از استاد ارجمند حجت اله اسدی نسب
موضوعات مرتبط: داستان های آموزنده و مطالب جالب ، طنز حسابداری ، مطالب و مقالات حسابداری ، جوک های دانشجویی ، ،
طنز حسابداری
موضوعات مرتبط: طنز حسابداری ، ،